می ترسم
جمعه, ۷ آذر ۱۳۹۳، ۰۹:۳۳ ب.ظ
نه ... خوابم نمیبرد
تپش قلب نمیگذارد
و
دلهره
و
ترس
.
.
.
میترسم از تصور یک خرابه ی تاریک
میترسم از تصور دستان حرامی
میترسم از صورت کوچک
دستانِ نازک
بدنِ نحیفِ لرزان
میترسم از صدایِ ناله ی دختر
میترسم از بابا بابا گفتنِ دمادم
میترسم ای خدا ....
میترسم ....
میترسم از دلِ غمبارِ خواهرش
میترسم از تنِ تبدارِ برادرش
میترسم ای خدا ...
زینب ...
میترسم ای خدا ....
امان ...
امان از دل زینب. . .
+
#نوحه_نوشت:
مرقدش نزدیک بازار است یعنی برده اند
دخترِ اربابِ مارا کو به کو بازارها ...
+
۹۳/۰۹/۰۷