اسلام دینی ست با قدمت 1400 سال،
نه با انقلاب اسلامی به وجود آمد و نه ثمره 8 سال دفاع مقدس بود.
از همان ابتدا هم خداوند به واسطه پیامبر اسلام و حتی پیامبران پیشین حجاب را به مردم سفارش و معرفی کرد.
این که یک عده الان بعد از گذشت این همه سال می گویند که اجبار را از این قانون بردارید تا ما یاد بگیریم که حجاب به کارِ ما می آید یا نه،
حرف عجیبی است.
چــرا باید حکمی با این همه استدلال منطقی و این همه قدمت تاریخی را برداریم تا کسانی را که نخواسته اند آن را بشنوند، دریابیم؟!
چرا باید عدهی زیادی از مسلمین معطل بمانند تا عدهای حداقلی که با وجود آشنایی کامل میلی به رعایت ندارند، یک روزی معتقد و مقید شوند؟!
شمــا همین طور با حجاب هم که باشی میتوانی در مورد علت حجاب تحقیق کنی
ولی من در جامعه ای بی حجاب خیلی چیزها از دست می دهم!
----------------
عکس: مـراسم نماز عید فطر در میدان امـام اصفهان
خداوندم!
هرچقـدر هم که دشمـن تلاش کند برای اشتباه نشان دادن حجاب
آخـر با چـه منطقی بپذیرم که بشـر
همان که تو آفریدی و خود میمیرانی،
از تو بیشتر بداند . . .
و از تو نگران تر باشد برای بنده تو؟
من منطق تو را می پذیرم
به جای منطق آنهایی که به اسم آزادی
زن را وسیله فروش کالاهای بی ارزش خود کرده اند
و نگاه تو را خریدارم
به جـای نگاههای تحقیر آمیزی
که عریانم میخواهند برای نوازش چشمان مـردان شهوت ران
خداوندم!
من بنده تو هستم
و چـون تو می خواهی
من حجاب را دوست دارم
من یک زنـم!
یک زن مسلمـان ایـرانی!
اگـر به فرهنـگ و تمدن کشـورم بنگرم،
زن ایرانی را هیچ جای تاریخ بدون حجاب و حیا نمی یابم!
این را کتابهای تاریخ و حتی نقوش حک شده
بر پیکرِ بی جانِ سنگهایِ تخت جمشید شهادت می دهند.
و اگر به دین و شریعتم بنگرم،
برترین صفت برای یک زن مسلمان را حجاب و حیا می یابم
این را از بزرگتربن معجزه خاتم الانبیا،
از رفتار برتربنِ زنان دو عالم
و کلام پدرو همسر و فرزندان بزرگوارشان دریافتم
آری من یک زنم!
یک زن مسلمان ایرانی!
من حجاب را دوست دارم!
انتشار مجله ای با عنوان پت که از سال 90 آغاز شده و تا کنون ادامه دارد.
در این مجله که ظاهرا متعلق به بیمارستان دامپزشکی تهران می باشد نکاتی در مورد نگهداری هر چه بهتر از حیوانات خانگی یافت می شود.
عکس روی جلد شماره اول این مجله تنها یک گربه ایرانی ست و تیتری که توجه همه را به خود جلب می کند تیتری در مورد نژاد ایرانی گربه است.
به نظر می رسد این مجله کار خود را این چنین شروع کرده و در ادامه موضع خود را به آهستگی تغییر می دهد.
چنانچه در شماره نوروز 93 این مجله، گفتگویی با لیلی رشیدی،بازیگر تلویزیون، رباره حیوان خانگی او به چاپ می رسد.
و در شماره بعد گفتگوی این مجله با ریما رامین فر،همسر امیر جعفری در مورد سگ پا کوتاهشان با عکس خانواده سه نفری یا بهتر بگوییم چهار نفری شان چاپ شده است.
شماره 10 این مجله طریقه جفت گیری حیوانات خانگی را به چاپ می رساند و خدا می داند که در ادامه چگونه قرار است شعار سال را به بازی بگیرند و هر چه بیشتر در تخریب فرهنگ جامعه قدم بردارند و وزیر ارشاد تنها نظاره گر باشد!
یک بار دیگر به تمام مسئولان یاد آوری می کنیم شعار امسال، سال 93 " فرهنگ و اقتصاد با عزم ملی و مدیریت جهادی ست" و باز یاد آوری میکنیم حضرت آیت الله خامنه ای در دیدار اخیرشان با رئیسجمهور و اعضای هیأت دولت فرمودند:
اشتباهات فرهنگی بهراحتی قابل جبران نیست. باید سیاستهای فرهنگی نظام بهدرستی درک و اِعمال شود.هر گونه تغییر مسیر فرهنگ از چارچوب نظام اسلامی، موجب برهم خوردن هویت واقعی جامعه میشود. 1393.04.23
خـدایا !
از تو می خـواهـم شب قـدر
کمـی بیـدار شوم از این خـوابِ غفلتِ چند سـاله
ای کـاش بیداری م تنهـا بیداری جسـم نباشـد
کـه روح من محتاج تـر است به زنده شـدنی از نو
کمـک کن مـرا معبودم!
کمـک می خـواهم تا در این شبِ قـدر
قـدر بدانم جـایگاهی که نصیبم کردی را
جـایگاه بندگی
منتی که گذاشتی و اشـرف مخلوقاتم خـواندی
بیـا و به رسـم خداوندی
بپوشـان لباس توبه و بندگی را به این
بنده سـرا پا تقصیرِ آلوده ی شرمسـار!
پـ . نـ :
التمـاس دعـا از همگی
ماه مهمانی خداست ماه رحمت و برکت وچه مهمانی زیبایی ست این ضیافت.چقدر زیباست بعد از روزهایی که مهمان امیرالمومنین و رسول خدا بودیم این روزهای ناب و چه سفره رنگینی از نعمتهای معنوی برایمان پهن است.
این روزها در و دیوار شهر هم رنگ خدا به خود گرفته است و انگار خوب بودن مردم شهر واضح تر از قبل قابل دیدن است.
خوب بودن همان دخترِ بد حجابِ مورد انتقاد که که این روزها روسری ش جلو آمده و میبینی که هنگام گذشتن از خیابان با دسته روسری جلوی بینی ش را می گیرد از ترس دود ماشین ها که مبادا روزه ش را باطل کنند.
خوب بودن آن پسرِ به اصطلاح فشنِ امروزی که که نگاهش را به زیر انداخته از ترس تیر های زهر آلود شیطان که مبادا روزه اش تنها روزه ظاهر باشد. و چقدر به دل می نشیند زمزمه "اللهم لک صمنا..." ی او بعد ا شنیدن صدای اذان.
و اینها یعنی دل همه ی مردم شهر برای خدا می تپدو برای پناهنده شدن به آغوش خالق یکتا منتظر بهانه اند.
اینجاست که به یاد سخن رهبرم می افتم آن زمان که فرمودند: "«گفتا شیخا هر آنچه گوئى هستم / آیا تو چنان که مینمائى هستى؟». ما هم یک نقص داریم، او هم یک نقص دارد. با این نگاه و با این روحیه برخورد کنید. البته انسان نهى از منکر هم میکند؛ نهى از منکر با زبان خوش، نه با ایجاد نفرت."
اگر ضعفی هم هست از کمیِ آگاهیست که بار مسئولیت می آورد برای من و تو برای هر کس که کوچکترین توانی در شناساندن دین دارد و دریغ می کند که رهبرم در همان سخنرانی فرمودند: «خودتان را مجهز کنید، مسلح به سلاح معرفت و استدلال کنید، بعد به این کانونهاى فرهنگى - هنرى بروید و پذیراى جوانها باشید. با روى خوش هم پذیرا باشید؛ با سماحت، با مدارا»
خواسته هایی دارم
می خـواهم چیـزهـایی را
که تنهـا تو می تـوانی به مـن بدهی خـدایا
مینشینم که دعـا کنم
"خـودم" را
"مـن" را
زبـانم به دعـا باز نمی شود امـا . . .
"مـادر"
توی گـوشم زمزمه می کند
الجـار ثـم الـدار
سـرم را از شـرم پـایین می اندازم
چـه کـار من شبیهِ مـادر است؟
پـ . نـ :
الدار ثم الجـار (اول همسایه سپس خـانه) جواب حضرت فاطمه سلام الله علیهـا
به امـام حسن علیه السلام بودزمانی که سوال کـردند چـرا همـه را دعـا کـردید
بـه جـز خودِ مـا . . .